حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای پس از مطالعهی کتاب «همپای صاعقه»، حاشیهی کوتاهی به شرح زیر، بر این کتاب نوشتهاند:
«بسماللهالرّحمنالرّحیم
این یک کتابِ منبعِ بسیار غنی و ارزشمند است که از آن میتوان دهها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد. لحظات و حالات ثبتشده در سراسر این کتاب، همان ظرافتهای حیرتانگیزی است که از مجموع آن، تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتحالمبین و بیتالمقدس پدید آمده و برترینهای هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعهی نمایشگاه بینظیر هنرهای انقلاب اسلامی نشان میدهد.
این مردان بزرگی که نام آنها بسی آسان بر زبان و دل غافل ما میگذرد، از جنس همان إخوان صفا و فرسان هیجائند که سید شهیدان سلاماللهعلیه آنها را باعظمت و سوز و مهر، مخاطب ساخت و از فقدان آنان غمگین بود. سلام خدا و بندگان برگزیده و فرشتگان و رسولان او نثار روح مطهر آنان باد.
در روز و شبهایی از آبان و آذر ۸۶ صفحهبهصفحه و سطربهسطر مطالعه و نیوشیده شد»
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، کتاب همپای صاعقه نوشته حسین بهزاد و گل علی بابایی، اثر برگزیده ششمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس در رشته پژوهش است. این کتاب همچنین کارنامهای تاریخی و مستند از شکلگیری لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) است که روایتی از یک مقطع زمانی شش ماهه از جنگ تحمیلی، یعنی از ابتدای دی ماه ۱۳۶۰ تا اواخر تیر ماه سال ۱۳۶۱ را بازگو میکند. وجه تمایز اصلی کتاب با سایر کتاب های دفاع مقدس که در حوزه مستندنگاری نوشته شده اند این است که در این اثر، شهدا روایتگر اصلی قصه جنگند، نه نویسنده.
آخرین نسخه این کتاب توسط انتشارات سوره مهر به چاپ بیستم رسیده و در ۹۰۹ صفحه، قطع وزیری و در تیراژ ۲۵۰۰ نسخه انتشاریافته است.
موضوع اصلی اثر، شرح مستند مراحل آغازین تاسیس تیپ نظامی محمد رسول الله (ص) است و نقش این تیپ را در دو عملیات بزرگ فتح المبین، بیت المقدس و لبنان، بیان می کند. نویسندگان کتاب که خود از رزمندگان لشگر بیست و هفتم محمد رسول الله(ص) بوده اند، بی آنکه خود به روایت ماجرا بپردازند، از زبان و بیان فرماندهان مفقود و شهید تیپ به روایتگری قصه جنگ پرداخته اند. حسین بهزاد و گل علی بابایی در یک تلاش مشترک چهار ساله نخستین کتاب از مجموعه پژوهشی ـ تاریخی خود، با عنوان اصلی «حماسه ۲۷» را به بازشناسی دوران فرماندهی زنده یاد حاج احمد متوسلیان اختصاص داده اند. فارغ از وجود مصاحبه و ثبت خاطرات کم تر شنیده شده رزمندگان، مکالمات رودرروی فرماندهان و متن مکالمه شهید همت با حاج احمد متوسلیان، متن مذاکرات و تماس های مخابراتی و بی سیمی، کتاب را جذاب و خواندنی کرده است. شیوه روایی و داستانی کتاب و قرار گرفتن اسناد در دل حوادث، مخاطب را مشتاقانه به صفحات بعد راهنمایی می کند.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
«در پی ضربات سهمگین وارد آمده بر لشکرهای ۱۰ زرهی و ۱ مکانیزهی دشمن طی سه مرحلهی نبرد فتح، عمدهی نیروهای شکستخوردهی ارتش متجاوز بعث، خاصه لشکر ۳ زرهی، در منطقهی «چِنانه» و تپّههای استراتژیک «دو سِلَک» تجمّع کردند و از آنجا دسته دسته به سمت مرز بینالمللی «فکّه-العماره» گریختند. در ساعت هفت بامداد روز شنبه هفتم فروردین ۱۳۶۱، شورای فرماندهی تیپ ۲۷ محمّد رسولالله(ص) با حضور احمد متوسّلیان، محمود شهبازی، محمّدابراهیم همّت و تنی چند از مسؤولین ردههای ستادی تیپ، در کمپ رسولالله (ص) تشکیل جلسه داد. مبحث عمده در این نشستِ فوقالعاده، تعیین نحوهی مانور گردانها برای آغاز مرحلهی چهارم عملیات بود. در پایان جلسه، به فرمان متوسّلیان مقرّر گردید که رزمندگان تیپ ۲۷ در جبههی نصر از دو محور وارد عمل شوند. در محور «امامزاده عبّاس-عین خوش»، همزمان با شروع پیشروی نیروهای قرارگاه عملیاتی قدس (تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و تیپ ۸۴ خرّمآباد ارتش) از سمت پادگان عین خوش به طرف سهراهی امامزاده عبّاس، گردانهای ابوذر غفاری، مسلم بن عقیل و حمزه سیدالشهدا از تیپ ۲۷ مأموریت یافتند تا ضمن آغاز تک از خاکریز احداث شده بر روی جادهی آسفالت اندیمشک-دهلران و پاکسازی مسافت هفت کیلومتری حد فاصل این خاکریز تا امامزاده عبّاس، خود را به مواضع استقرار تانکهای دشمن در دامنهی ارتفاعات تینه رسانده، جَبَلِ تینه را آزاد کنند»