مقام معظم رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدظله العالی) پس از مطالعهی کتاب «سفر به قبله»، در حال و هوای دلتنگی زیارت خانهی خدا، حاشیهی بر این کتاب نوشتهاند که بدین شرح است:
«این کتاب مرا باز در شور و حال حسرتآلود زیارت خانهی خدا و حرم رسولالله(ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی که دیگر امیدی هم با آن نیست. تا به یاد دارم -از سالهای دور جوانی- هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافتهام. اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بیمعرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان میتوانست در خط حج قرار بگیرد.. و من نمیتوانستم! یا بهتر بگویم: هیچ حملهدار و رئیس کاروانی از ترس ساواک شاه، نمیتوانست و جرأت نمیکرد نام مرا در فهرست حاجیهای خود -چه رسد به عنوان روحانی کاروان- بگذارد. بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت کعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مکه و مدینه، خالی نمانده بود.. و این امید، اگرچه با حج ده روزهی سال ۵۸ که به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزندهتر و مشتعلتر شد.. در سالهای ریاست جمهوری چشم امید به پس از آن دوران دوخته بودم.. اما امروز..؟ شور و اشتیاقی بیسکون و امیدی تقریباً فرو مرده.. تنها تسلا به خواندن اینگونه سفرنامهها یا شنیدن آنها است که خود بازافزایندهی شوق نیز هست.
این کتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده! زیارت قبول ۱۰/۱۲/۱۳۷۰»»
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، این کتاب گزارش سفر هدایت الله بهبودی و چند تن از دوستانش به کعبه است. این نخستین مراسم حج پس از کشتار ایرانیان در مکه به سال ۱۳۶۶ بوده و نخستین نگاه نویسنده به این مراسم معنوی. در ابتدا، نویسنده کمال ناباوری خود را از تشرف به این سفر شرح میدهد و دریچههای امید را به قلب انسان میگشاید.
آخرین نسخه این کتاب توسط انتشارات سوره مهر به چاپ پنجم رسیده و در ۶۱ صفحه، قطع رقعی و در تیراژ ۲۵۰۰ نسخه انتشاریافته است.
نویسنده در این کتاب گزارش روزانه سفر خود را نوشته است لحظه به لحظه انسان در موقعیت قرار میدهد. نویسنده دو نوع نگاه دارد نگاه سیاسی و نگاه معنوی. نگاه سیاسی اشاره به برخورد سعودیها با ایرانیها و سیاستهای آنها در کمرنگ جلوه دادن جنبههای مذهبی و در عوض رونق دادن بازاریابی محصولات اروپایی و امریکایی و چینی و... دارد. نگاه مذهبی به توصیف لحظههای ناب عرفانی، رنگ باختن تعلقات دنیوی و برابری انسانها اعم از فقیر و غنی و رئیس و مرئوس و زن و مرد، وعدهها و شروط با خدا، توصیف جز به جز لحظات احرام، برائت از شیطان و وسوسههایش دارد که انسان را مشتاق سفر به آن دیار میکند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«عقربههای ساعت سرازیر شدهاند به طرف صبح. دوی نیمهشب است و فرودگاه جده. درون سالن انتظاری که به هشت زبان نوشته «خوش آمدید» منتظریم. جده را از هوا خوب دید زدم. شهر از بالا با چراغهای زرد جدولکشی شده بود. بعدها یکی از دوستان گفت که به جای درخت، تیر چراغ برق در این بندر کاشتهاند. برای ورود به این سالن پُر انتظار از توی خرطومی رد شدیم که از درِ هواپیما به این سالن میرسید. با این حال شرجی این بندر اولین چیز محسوسی است که با تو برخورد میکند...
همه معطلی، برای ثبت و ضبط مشخصات زائران بود که روی «هارد» چهار کامپیوتر منتقل میشد. اول گمانم رفت به اینکه اسمها را با لیست سیاه خود تطبیق میکنند... شبیه حالگیری. بعد از بازرسی سطحی ساکها و برخورد ملایم سعودیها مراحل سهگانه انتظار، کامپیوتر و تفتیش به پایان رسید.»