شماره خبر: 140776
تاریخ انتشار: 1400/12/16
معرفی کتاب «نورالدین پسر ایران» اثر معصومه سپهری، تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری (مدظله العالی)



به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدظله العالی) پس از مطالعه‌ی کتاب «نورالدین پسر ایران»، حاشیه­ا‌ی بر این کتاب نوشته‌اند که بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

این نیز یکی از زیباترین نقاشی های صفحه‌ی پُرکار و اعجاز گونه‌ی هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشته‌اند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرین‌زبانی که از قریحه‌ی ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازک‌اندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشه‌هائی که عادتاً در بیان خاطره‌ها نگفته می ماند، از ویژگی های برجسته‌ی این کتاب است. تنها نقصی که به نظر رسید نپرداختن به نقش فداکارانه‌ی همسری است که تلخی‌ها و دشواری های زندگی با رزمنده‌ئی یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اَجر با او را پذیرفته است.

ساعات خوش و با صفائی را در مقاطع پیش از خواب با این کتاب گذراندم والحمدلله

۱۳۹۰/۱۰/۲۰


«نورالدین پسر ایران» کتاب خاطرات سید نورالدین عافی است؛ پسری ۱۶ ساله از اهالی روستای خنجان در حوالی تبریز در آذربایجان شرقی که حضور دفاع مقدس را در گردان‌های خط‌‌شکن لشکر ۳۱ عاشورا به عنوان نیروی آزاد، غواص و فرمانده دسته و در جبهه‌های مختلف تجربه کرده و بارها مجروح شده است. نورالدین نزدیک به ۸۰ ماه از دوران جنگ تحمیلی را علی‌رغم جراحات سنگین و شهادت برادر کوچک‌ترش سید صادق در برابر چشمانش در جبهه ماند و در عملیات‌های متعددی حضور داشت و جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است.

آخرین نسخه این کتاب توسط انتشارات سوره مهر به چاپ شصت و ششم رسیده و در ۶۹۶ صفحه، قطع وزیری و در تیراژ ۲۵۰۰ نسخه انتشاریافته است.

کتاب «نورالدین پسر ایران» اگرچه به خاطرات یک نوجوان خطه‌ی آذربایجان پرداخته است، اما در جای جای کتاب ویژگی‌های «فرزند ایران بودن» نورالدین کاملاً پیدا است؛ ویژگی‌هایی چون صفا و صمیمیت، صداقت و صراحت، سادگی و بی‌تکلفی‌، سر نترس داشتن و شهادت‌طلبی که به‌خوبی هم تصویر شده است. این‌ها خُلقیات و صفات تمام فرزندان ایران بود که در جبهه‌های نبرد حاضر بودند. برای ورود به کتاب، حتی بد نیست که از مرور عکس‌های آخر کتاب شروع کنیم. عکس‌های نورالدین و هم‌رزمانش که به ترتیب زمان و تاریخ عکس‌ها پشت سر هم چیده شده‌اند، همه‌ی ماجرای نورالدین از آغاز تاکنون را مانند یک سرآغاز و یک روایت بصری بازگو می‌کنند. پس از آن باید سراغ متن کتاب رفت که بسیار روان و شیوا و ضمناً متعهد به استناد و حتی لحن صاحب خاطرات، روایت شده است.

سید نورالدین در بیان انگیزه‌اش برای بازگویی خاطرات جنگ، در کتابش می گوید:

«اصلاً فکر نمی‌کردم گفتن خاطرات در این زمان اهمیت داشته باشد. هنوز حرف خاطرات جنگ و مصاحبه‌ها مطرح نشده بود. واقعیت این است من هم مرتب درگیر عوارض مجروحیت‌هایم بودم، اما سال ۱۳۷۳ یک شب خواب دیدم آقای خامنه‌ای ورقه‌هایی در دست دارد که می‌خواند و گریه می‌کند. من هم در آن اتاق بودم. کسی گفت این‌ها خاطرات یک جانباز ۷۰ درصد است که ۸۰ ماه در جبهه‌ها بوده و باز می‌گوید که در مورد جنگ کاری نکرده‌ام ... این خواب، فکرم را مشغول کرده بود. احساس می‌کردم وظیفه‌ام در قبال آن‌چه در روزهای جنگ بر سر این مردم آمد، با گفتن این خاطره‌ها به سرانجام می‌رسد. بنابراین خاطرات هشت سال زندگی در متن جنگ را بازگفتم تا یاد آن لحظه‌های بی‌نظیر برای همیشه زنده بماند.»







جستجو در سایت